شما به عنوان متخصص متد مولر در ایران شناخته میشوید، چه آموزشی در این زمینه دیدهاید؟
از کودکی نزد پدر و مادرم آموزش دیدم و با متدهای آمریکایی و فرانسوی که آنها کار میکردند آشنا شدم. جدا از اینها متد دیگری بود که مختص آسیای شرقی و اندامهای بسیار باریک است و آن را کامل بلد هستم. 12 سالم بود که پدرم برایم مغازه راه انداخت و شلواردوزی میکردم. مدتی کار کردم و مشتری بسیار زیادی پیدا کردم. کلاس پنجم به عنوان کاردستی یک شلوار دوختم و به مدرسه بردم. واقعا علاقه خاصی به این کار داشتم و پس از آن به آلمان رفتم و در آکادمی سون روند شاو آلمان طراحی دوخت را آموزش دیدم. سال 63 از آلمان فارغ التحصیل شدم و پس از بازگشت به ایران همکاری با تولیدیها را آغاز کردم و از سال 65 هم به تدریس متد مولر پرداختم. سال 2014 دوباره به مونیخ رفتم و برای کسب درجه دکترا در آزمون موسسه شرکت کردم و تنها دارنده دکترای تخصصی حرفهای در طراحی دوخت با گرایش مدیریت کیفیت و راهنمایی آموزش از آکادمی مولر آلمان در خاورمیانه هستم که توسط دانشگاه تهران تایید شده است.
قدمت این متد چقدر است؟
متد مولر نزدیک 140 سال قدمت دارد. میشل مولر در یک خانواده فقیر زندگی میکرد و زمانی که در مدرسه زمین خورد و سر زانوی شلوارش پاره شد، از ترس پدر و مادر آن را با ظرافت زیاد رفو کرد به طوری که کسی متوجه پارگی نشد. دوستان او هم درخواستهایی برای این کار داشتند و همین موضوع باعث شد او کم کم به خیاطی علاقهمند شده و به طور حرفهای مشغول به این کار شود.
چگونه با متد مولر آشنا شدید؟
رضا نراقی متد مولر آلمان را سال 48 وارد ایران کرد و در اتحادیه خیاطها شروع به تعلیم آن کرد. این کار در شخصیدوزیها اشاعه پیدا کرد و از سال51 به بعد در تولیدیها هم استفاده شد. آن زمان بیشتر لباسهای موجود در ایران از مارکهای فرانسوی و ایتالیایی بودند و بیشتر بوتیکها از 4 راه ولیعصر به بالا قرار داشت. تعداد زیادی از آنها در میدان هفت تیر فعلی تجمع کردند و بورس لباس در هفت تیر از همان زمان شکل گرفت. با توجه به چاق شدن ایرانیها و تغییر فرم اندام آنها، بوتیکها کارهای فرانسوی و ایتالیایی را از ویترین درآورند و لباسهای سایزبندی شده ایرانی را جایگزین کردند. شخصیدوزی هم دوباره رواج پیدا کرد و ناگفته نماند ایران دارنده بهترین خیاطهای زنانهدوز است.
این تفاوت اندام چقدر در خیاطی تاثیر دارد؟
خیلی زیاد. یکی از دلایل اینکه انسان پهلو و شکم می آورد نوع تغذیه، دریافت زیاد کالری و نسوزاندن آن است. در سالهای اخیر بد بودن نوع تغذیه، ورزش نکردن و بیتوجه بودن ایرانیها به اندام خود باعث تغییر فرم بدن آنها شده است. به دلیل همین اندام غیراستاندارد است که خیلی افراد نمیتوانند لباس آماده بپوشند و به سراغ شخصیدوزی میروند.
چرا در سالهای اخیر متد مولر رواج زیادی در ایران پیدا کرده است؟
مولر به نسبت تمام متدهایی که در دنیا وجود دارد پیشرفتهترین و بهینهترین است. اما مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که متاسفانه در ایران کتابهای مولر را ترجمه میکنند و با توجه به اینکه یک کلمه ممکن است چند معنی داشته باشد و مترجم معنی مناسب متن و تخصص خیاطی را نمیداند نمیتواند مقصود را بیان کند. بنابراین وقتی یک نفر آن کتاب را به عنوان مرجع میخرد و از روی آن کار میکند نتیجه خراب میشود و این خراب شدن را پای متد مولر میگذارد. بعد افرادی ادعا میکنند که متد مولر را تصحیح کردهاند و کتابهای جدیدی منتشر میکنند، در صورتی که مولر با قدمت زیادی که دارد نمیتواند نقصی داشته باشد و همه اشکالات آن قبلا رفع شده است.
در کشورهای اروپایی هم چاقی هست. سیستم مولر برای اندام آنها جواب میدهد؟
بله کاملا جواب میدهد، فقط باید آن را خوب به خیاط بفهمانند. در ایران عده زیادی ادعا میکنند مولر درس میدهند در صورتی که این طور نیست. میگویند مولر ایراد داشت و آن را تصحیح کردند. در صورتی که مولر ایراد ندارد و تصحیح کردن باعث خرابی آن میشود، در نتیجه آموزشی که میدهند نتیجه نمیدهد و لباس خراب میشود.
تفاوت متدهای مولر، گرلاوین، متریک و... در چیست؟
در سیستم کشیدن الگو است. باید نقصهای اندامی را در الگو رفع کرد. ما نوع اندام شخص را میشناسیم و باید ببینیم برای هر فرد با یک نوع اندام خاص چگونه میتوان الگوسازی کرد. گرلاوین در اصل انگلیسی است و آنها قدهای بلند، کمرهای نسبتا خمیده، دستهای بلند با گردن کشیده دارند. ولی مولر متعلق به کشوری آریایینژاد است و از نظر نژاد و ژنتیک با ما مشابهت دارد. در متد ایتالیایی پیش و پشت جدا از هم درمیآید و پنس در قسمت زیر حلقه میخورد. متریک هم یک متد انگلیسی است که جدیدتر است و متدهای دیگری هم به وجود آمده اما همه آنها متدهای قبلی را گسترش دادند و پایه آنها همان مولر است که نسبت به اندام ما مناسبترین است.
چه شد که شما به نام دست طلا شناخته شدید؟
خودم تا مدتها از این لقب خبر نداشتم اما به خاطر کار در تولیدیها و الگوهای خوبی که رسم میکردم چنین لقبی به من داده شد. دوران جوانی اگر قرار بود الگویی برای تولیدی ببرم شب قبل تمرین میکردم و چند الگو در میآوردم تا فردا بتوانم سریع و بدون نقص کار کنم. من 38 جلد کتاب مولر دارم و تا به حال در کلاسهای مقدماتی، پیشرفته، تخصصی و... پیش نیامده است که هنرجو سوالی از من بپرسد که برای جواب دادن به کتاب مراجعه کنم، چون همیشه مطالعه میکنم. به همه شاگردانم میگویم یک ساعت زودتر بیدار شوید و یک ساعت دیرتر بخوابید، میشود دو ساعت در روز و 30 روز در سال. همه آدمها 12 ماه در سال زندگی میکنند و شما 13 ماه، به شرطی که از این یک ماه استفاده بهینه کنید.
Telegram: Mozhanmod
Instagram: Amozeshgahemozhan
website : sarayemozhan.com
بدون نظر
برای ثبت نظر باید وارد شوید